این از هنر استاد است که با وجود شخصیتی مشترک، جهان متفاوت دو اثر را بهخوبی درک میکند و بهجای دو ابراهیم با دو شیوه متفاوت حرف میزند.
در فیلم هالیوودی، صداپیشگیاش منطبق بر چهره خشن اسکات است و در فیلم ایرانی، ضمن حفظ صلابت پیامبری از لحن مهربانانهای استفاده میکند که کاملا با چهره زیبای صادقی و البته فضای معنوی و قرآنی اثر سنخیت دارد.
فارغ از صدای مناسب اسماعیلی برای تقویت حس و حال ابراهیم، بار اصلی انتقال قصه و همذاتپنداری مخاطب با اثر روی دوش محمد صادقی است که بهخوبی جلوههای غلبه ایمان و اعتقاد بر تردید را به نمایش میگذارد، بهویژه در آن سکانس سخت به قربانگاه بردن پسرش اسماعیل.
صادقی قبلا گونهای دیگر از این تردید جانکاه را بازی کرده بود، آن هم در جبهه شر و به نقش مامون عباسی در سریال ولایت عشق. مرور دوباره سکانسهای ذبح فرزند در راه خدا و شهادت حضرت امام رضا (ع) و مقایسه آنها، دشواری کار صادقی را نمایان میکند.
بار اصلی سکانس مسمومکردن امام، روی دوش صادقی بود و باتوجه به محدودیتهای نمایش چهره معصوم، او هم باید حس تنفر از مامون را در تماشاگر ایجاد میکرد و هم حس همدلی نسبت به قهرمان مقابلش را در کلیت قصه و فضا بهوجود میآورد.
دکتر محمد صادقی بهخوبی از پس این آزمون دشوار بازیگری برآمد، همانطور که در ابراهیم خلیلالله وقتی خنجر را بر گلوی فرزند دلبندش گذاشت.
منبع: علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد